آرکتایپ برند؛ وقتی برند شما تبدیل به یک شخصیت زنده میشود
تا حالا شده حس کنید یه برند «شبیه یه آدمه»؟
مثلاً نایک براتون مثل یه قهرمان الهامبخش باشه، یا دیزنی مثل یه بچه شیطون و رویاپرداز؟ یا مثلاً اپل رو آدمی تصور کنید که مینیماله، باهوشه، و همیشه یه چیز متفاوت توی آستینش داره؟
تبریک میگم! شما دارید آرکتایپ برند رو در عمل تجربه میکنید.
- آرکتایپ برند چیست؟
- معرفی ۱۲ آرکتایپ برند
- چرا باید برای برندتان آرکتایپ مشخص کنید؟
- آرکتایپ برند چطور به جایگاهسازی کمک میکند؟
- اشتباهات رایج در انتخاب آرکتایپ برند
- آرکتایپ برند و برند بوک
- نمونههای واقعی از برندهای ایرانی و خارجی
- چطور آرکتایپ برند خود را کشف کنیم؟
- نتیجهگیری: برندها هم آدماند، اگر بخوان!
- 🚀 اگر برند شما هنوز زنده نشده، وقتشه بیدارش کنیم!
آرکتایپ برند یعنی دادن شخصیت انسانی به برند؛ شخصیتی که در ناخودآگاه مخاطب جا خوش میکنه و باعث میشه برند مثل یک دوست آشنا، در ذهن بمونه. برندهایی که آرکتایپ مشخص دارند، تو ذهن مخاطب «تعریفشده» و «قابللمس» هستن. نه فقط از نظر ظاهر، بلکه در لحن حرفزدن، تصمیمگیری، رفتار و حتی اشتباهاتی که مرتکب میشن.
ما در کوپیدو، باور داریم که آرکتایپ برند، یکی از اون ابزارهاییه که میتونه مثل سوخت موشک، مسیر جایگاه برند رو روشن کنه، انسجام در طراحی هویت بصری بیاره و پایهای باشه برای تدوین یک برند بوک واقعی و قدرتمند. در این مقاله، قراره با دنیای آرکتایپها آشنا بشیم، انواع اونها رو بررسی کنیم، ببینیم چرا اهمیت دارن، چطور میتونن جایگاه برند رو تقویت کنن، و در نهایت راههایی برای انتخاب درست اونها پیشنهاد بدیم. اگر میخواید برندتون فقط دیده نشه، بلکه حس بشه، این مقاله برای شماست.
آرکتایپ برند چیست؟
واژهی «آرکتایپ» (Archetype) یعنی الگوی کهن. مفهومی که اولینبار توسط کارل گوستاو یونگ، روانشناس معروف، مطرح شد. او معتقد بود در ناخودآگاه جمعی انسانها، الگوهای رفتاری و شخصیتی مشخصی وجود داره که در همه فرهنگها و زمانها دیده میشن.
در برندینگ، آرکتایپ برند یعنی تعریف شخصیت برند بر اساس این الگوهای کهن. بهجای اینکه برند فقط یک شرکت یا لوگو باشه، به اون شخصیت انسانی داده میشه:
✅ برند «حامی» که از مخاطب مراقبت میکنه
✅ برند «کاشف» که همیشه دنبال چیزهای جدیده
✅ برند «شوخطبع» که همهجا بذر شادی میپاشه
این شخصیتها به مخاطب کمک میکنن تا بدون فکر زیاد، احساس کنن که برند رو میشناسن. اینجاست که برند، فراتر از کالا و خدمت میره و تبدیل به «دوست» یا «الگو» میشه.
📌 برای درک بهتر این موضوع، پیشنهاد میکنیم حتماً مقاله روانشناسی برند رو هم بخونید.
معرفی ۱۲ آرکتایپ برند
براساس مدل یونگ، برندها رو میشه به ۱۲ شخصیت اصلی دستهبندی کرد. هر آرکتایپ، یک نیاز بنیادین انسانی رو هدف قرار میده.
| آرکتایپ | نیاز بنیادین | ویژگی کلیدی | مثال برند |
|---|---|---|---|
| بیگناه (Innocent) | خوشبختی | خوشقلب، ساده، مثبت | Dove، Coca-Cola |
| قهرمان (Hero) | تأثیرگذاری | شجاع، الهامبخش | Nike، FedEx |
| حامی (Caregiver) | خدمترسانی | مهربان، وفادار | UNICEF، Nivea |
| یاغی (Outlaw) | انقلاب | ساختارشکن، قدرتمند | Harley-Davidson |
| جادوگر (Magician) | دگرگونی | خلاق، مرموز | Apple، Disney |
| عاشق (Lover) | نزدیکی و عشق | احساسی، جذاب | Chanel، Haagen-Dazs |
| شوخطبع (Jester) | سرگرمی | بازیگوش، غیررسمی | M&M’s، Old Spice |
| کاشف (Explorer) | آزادی | جسور، ماجراجو | Jeep، The North Face |
| فرمانروا (Ruler) | کنترل | مقتدر، باوقار | Mercedes-Benz |
| خالق (Creator) | نوآوری | هنرمند، اصیل | Lego، Adobe |
| مرد معمولی (Everyman) | تعلق | صمیمی، قابلدسترس | IKEA، Levi’s |
| دانا (Sage) | حقیقت | باهوش، تحلیلگر | Google، BBC |
هر برند موفق، معمولاً یک آرکتایپ غالب داره که در تمام لایههای برندش دیده میشه: از لحن و پیام گرفته تا طراحی بصری و حتی نوع خدمات.
در این بخش، با ۱۲ الگوی کهن شخصیتی (آرکتایپ) آشنا میشیم که هر کدوم نماینده یک نیاز انسانی هستن و به برند کمک میکنن تا تصویر مشخصی در ذهن مخاطب بسازه.
🔰 بیگناه (The Innocent)
نیاز بنیادین: خوشبختی و امنیت
برندهایی با آرکتایپ بیگناه، دنیا رو جایی ساده، خوب و قابل اعتماد میبینن. پیامهاشون الهامبخش، مثبت و پاک هستن. معمولاً از رنگهای ملایم و سبک مینیمال استفاده میکنن.
🔺مثال: Dove، Coca-Cola
🔰 قهرمان (The Hero)
نیاز بنیادین: تسلط و برتری
قهرمانان برای چالشها زاده شدهن. این برندها قول میدن با تلاش و اراده، به موفقیت برسوننت. شعارشون معمولاً انگیزشی و قدرتمنده و محتوای اونها پر از داستانهای الهامبخشه.
🔺مثال: Nike، FedEx
🔰 حامی (The Caregiver)
نیاز بنیادین: خدمترسانی، مراقبت
برندهای حامی مهربان، فداکار و آرام هستن. حس دلگرمی ایجاد میکنن و مأموریتشون مراقبت از دیگرانه. در طراحیها و پیامها، حس صمیمیت و اعتماد موج میزنه.
🔺مثال: Nivea، UNICEF
🔰 یاغی (The Outlaw)
نیاز بنیادین: آزادی، طغیان
برندهای یاغی قوانین رو میشکنن و جسارت تغییر رو دارن. لحنشون شورشی، طراحیشون خشن یا تیز و مخاطبشون اغلب نسلهایی هستن که دنبال تفاوتان.
🔺مثال: Harley-Davidson، Diesel
🔰 جادوگر (The Magician)
نیاز بنیادین: دگرگونی و الهام
جادوگران دنیا رو به جای متفاوت و خاص تبدیل میکنن. این برندها نوآور، خیالانگیز و متکی بر تکنولوژی یا تجربه هستن. هر کاری که میکنن، باید «واو» داشته باشه!
🔺مثال: Apple، Disney
🔰 عاشق (The Lover)
نیاز بنیادین: ارتباط، نزدیکی، زیبایی
برندهایی که عاشق هستن، روی ایجاد حس لذت، عشق و اشتیاق تمرکز دارن. تصویرسازیشون اغواگر، رنگها گرم، و لحنشون احساسی و صمیمیه.
🔺مثال: Chanel، Haagen-Dazs
🔰 شوخطبع (The Jester)
نیاز بنیادین: سرگرمی و خوشی
هدف این برندها: سرگرمکردن، شاد کردن، ایجاد لحظات غیرمنتظره. معمولاً از رنگهای پرانرژی، لحن غیررسمی و محتواهای بامزه استفاده میکنن.
🔺مثال: M&M’s، Old Spice
🔰 کاشف (The Explorer)
نیاز بنیادین: آزادی و کشف
کاشفها دنبال تجربههای جدید، مکانهای تازه و آزادی بدون مرزند. برندهای کاشف الهامبخش ماجراجویی، طبیعتگردی و خودیابی هستن.
🔺مثال: Jeep، The North Face
🔰 فرمانروا (The Ruler)
نیاز بنیادین: کنترل و نظم
این برندها میخوان مرجع باشن، الگو، باوقار و مقتدر. اغلب لوکس، ساختاریافته، رسمی و با زبان قوی دیده میشن.
🔺مثال: Rolex، Mercedes-Benz
🔰 خالق (The Creator)
نیاز بنیادین: نوآوری و خلق
خالقها با تخیل زندگی میکنن. این برندها هنری، اصیل و پر از ایدههای بکر هستن. اغلب با جوامع هنری یا تولیدکنندههای خلاق ارتباط قوی دارن.
🔺مثال: Adobe، Lego
🔰 مرد معمولی (The Everyman)
نیاز بنیادین: تعلق، برابری
برندهایی با آرکتایپ Everyman سعی نمیکنن خاص باشن، بلکه قابلاعتماد و در دسترسن. لحنشون صمیمیه، تصویرسازیشون سادهست، و برای مردم واقعی ساخته شدن.
🔺مثال: IKEA، Levi’s
🔰 دانا (The Sage)
نیاز بنیادین: درک حقیقت
هدف این برندها آموزش، تحلیل و ارائه اطلاعات قابل اتکاست. آنها متخصص، منطقی، و در ارائه دادههای معتبر زبانزد هستن.
🔺مثال:Google، BBC
چرا باید برای برندتان آرکتایپ مشخص کنید؟
داشتن یک آرکتایپ مشخص برای برند، یعنی بدونید چه نوع انسانی پشت برند شما ایستاده و این انسان با چه لحنی حرف میزنه، چطور رفتار میکنه و چه تصویری از خودش به مخاطب منتقل میکنه. حالا بیایید دقیقتر بررسی کنیم چرا این موضوع اینقدر حیاتیست:
1️⃣ ساخت برند انسانیتر و قابللمستر
مخاطب با «آدمها» ارتباط برقرار میکنه، نه با لوگو. وقتی برند شما یک شخصیت داشته باشه (مثلاً مهربون باشه، یا شوخطبع، یا کنجکاو)، مخاطب راحتتر باهاش ارتباط احساسی برقرار میکنه.
مثلاً دیزنی برندیه که همیشه حس جادویی و کودکانه داره، چون آرکتایپش مشخصه: جادوگر معصوم.
2️⃣ انسجام در لحن، رفتار و هویت
وقتی شخصیت برند معلوم باشه، لحن کپشنها، طراحی پستها، و حتی پاسخدادن به کامنتها در یک مسیر منسجم قرار میگیرن. آرکتایپ برند مثل یه ستاره قطبیه که تمام تصمیمهای بازاریابی، برندینگ، تولید محتوا و حتی روابط عمومی رو جهت میده.
📌 این انسجام، پایهی اصلی در طراحی هویت بصری هم هست.
3️⃣ تمایز از رقبا
در دنیایی که برندهای زیادی محصول مشابه ارائه میدن، چیزی که برند شما رو متمایز میکنه، «شخصیت»شه. مثلاً چند برند لبنیات هست که ماست میفروشن. اما اونی که خودش رو با لحن صمیمی، خوشحال و حامی معرفی میکنه، تو ذهن مشتری میمونه.
آرکتایپ برند کمک میکنه تا اون تمایز نامرئی، واقعی و قابلدرک بشه.
4️⃣ برندسازی مؤثرتر در درازمدت
برندهایی که آرکتایپ دارن، بهتر در ذهن میمونن و داستانسرایی مؤثرتری دارن. مخاطب وقتی با داستان برند ارتباط بگیره، نهتنها خرید میکنه، بلکه وفادار میمونه و حتی برند رو تبلیغ میکنه.
📎 برای تقویت داستانسرایی برند، نگاهی به مقاله ۱۰ تکنیک محبوب برندینگ بیندازید.
آرکتایپ برند چطور به جایگاهسازی کمک میکند؟
جایگاه برند یعنی اون تصویری که مخاطب از شما در ذهنش میسازه. این تصویر حاصل تجربه، احساس، خاطره و مقایسه شما با رقباست. حالا اگه برند شما یه شخصیت واضح و پایدار نداشته باشه، این تصویر یا شکل نمیگیره، یا دائم تغییر میکنه.
اینجاست که آرکتایپ برند وارد میشه: یک شخصیت واضح که کمک میکنه شما «درست و متمایز» در ذهن مخاطب جا بگیرید.
۱. آرکتایپ = پیام متمرکز
وقتی بدونید که برند شما مثلاً «قهرمان» یا «دانای کل» یا «یاغی» هست، دیگه پیامهاتون حول یک محور مشخص میچرخه.
مثلاً:
-
برندهای قهرمان: «ما با چالشها میجنگیم و شما رو به موفقیت میرسونیم»
-
برندهای جادوگر: «ما دنیا رو براتون جادویی و متفاوت میکنیم»
-
برندهای دانا: «ما بهتون حقیقت رو میگیم، نه شعار»
این تمرکز باعث میشه جایگاه برند، شفاف و ماندگار بشه.
۲. تمایز واقعی در ذهن مشتری
در بسیاری از بازارها، محصولات شبیه بههم هستند. چیزی که باعث انتخاب مشتری میشه، جایگاه ذهنی برند در مقایسه با بقیهست.
آرکتایپ کمک میکنه برند شما مثل یه کاراکتر خاص وارد ذهن مشتری بشه:
شجاع، مرموز، دلگرمکننده یا الهامبخش.
📌 برای درک دقیقتر مفهوم جایگاهسازی، مقاله جایگاه برند رو حتماً مطالعه کنید.
۳. یکپارچگی بین ظاهر و باطن برند
برندهایی که آرکتایپ ندارن، گاهی پیامهایی میدن که با ظاهرشون نمیخونه. مثلاً یه برند با لحن مهربون و طراحی لطیف، اما شعارش پر از غرور و قدرتطلبیه!
این عدم تناسب باعث سردرگمی مخاطب و تضعیف جایگاه برند میشه.
وقتی آرکتایپ تعریف بشه، لحن، پیام، طراحی و حتی برند بوک همگی با هم هماهنگ میشن و جایگاه برند تقویت میشه.
اشتباهات رایج در انتخاب آرکتایپ برند
مثل هر ابزار قدرتمند دیگهای، آرکتایپ برند هم اگر اشتباه استفاده بشه، میتونه به جای ساخت برند، باعث تحریف هویت بشه. در ادامه، رایجترین اشتباهاتی که برندها در مسیر انتخاب یا اجرای آرکتایپ مرتکب میشن رو بررسی میکنیم:
۱. تقلید از برندهای معروف، بدون درک زمینه
بعضی برندها وقتی میبینن مثلاً اپل با آرکتایپ جادوگر موفقه، همون مسیر رو کپی میکنن. اما:
-
اپل جادوگره چون محصولش واقعاً نوآورانهست
-
شما اگه خدمات حسابداری ارائه میدید، شاید آرکتایپ دانا یا حاکم مناسبتر باشه
🔻 تقلید کورکورانه، برند رو غیرواقعی نشون میده و مخاطب رو گیج میکنه.
۲. ناهماهنگی با فرهنگ و DNA داخلی برند
اگر داخل سازمان شما لحن شوخ و خودمونی رواج داره ولی آرکتایپ برندتون جدی و خشک تعریف شده، در بلندمدت دوگانگی ایجاد میشه.
آرکتایپ باید با واقعیت برند هماهنگ باشه، نه با تصورات فانتزی مدیرعامل!
برای رفع این دوگانگی، استفاده از ابزارهایی مثل تست MBTI به درک بهتر شخصیت واقعی برند کمک میکنه.
۳. انتخاب آرکتایپ متضاد با مخاطب هدف
اگه مخاطب شما والدین نگران باشن، استفاده از آرکتایپ «یاغی» ممکنه اعتماد اونها رو از بین ببره.
آرکتایپ باید هم با روح برند بخونه، هم با ذهنیت و نیازهای مخاطب. در غیر این صورت، باعث شکست استراتژی جایگاه برند شما میشه.
۴. نادیدهگرفتن «سلسله مراتب برند»
گاهی برندهایی که زیرمجموعه یک برند مادر هستند، آرکتایپی رو انتخاب میکنن که با هویت کل ساختار برند در تضاده.
📎 برای درک بهتر ساختار منطقی آرکتایپها در سطوح برند، مقاله سلسله مراتب برند رو بخونید.
آرکتایپ برند و برند بوک
داشتن آرکتایپ مشخص فقط یه ایده ذهنی نیست. برای اینکه این شخصیت توی همهجای برند جاری بشه، باید مکتوب، مستند و اجرایی بشه — و اینجاست که برند بوک وارد بازی میشه.
برند بوک؛ جعبه ابزار شخصیت برند
برند بوک سندیه که به همه اعضای تیم (از طراح گرافیک تا مدیر محتوا، از روابط عمومی تا فروش) نشون میده برند شما:
-
چه شخصیتی داره؟
-
چطور حرف میزنه؟
-
چطور لباس میپوشه (بخوانید: رنگ و فونت و سبک طراحی)؟
-
و چه چیزی برایش مهمه؟
📎 اگر نمیدونی برند بوک چطور تهیه میشه، حتماً نگاهی بنداز به صفحه برند بوک در سایت کوپیدو.
آرکتایپ باید در همهچیز دیده بشه
وقتی برند شما مثلاً آرکتایپ «عاشق» داره:
-
لحن پیامها باید احساسی و گرم باشه
-
رنگها میتونن از طیف قرمز و بژ انتخاب بشن
-
تصاویر باید تماس انسانی و صمیمیت رو منتقل کنن
-
محتوای شبکههای اجتماعی باید حول روابط و احساس شکل بگیره
و مهمتر از همه: همه اینها باید توی برند بوک ثبت بشه.
اجرای آرکتایپ در عمل = یک برند منسجم
تیمهایی که برند بوک ندارن، با هر تغییر طراح یا نویسنده، هویت برندشون عوض میشه. اما وقتی آرکتایپ در برند بوک ثبت بشه:
-
اجرای کمپین تبلیغاتی راحتتر میشه
-
طراحی پست اینستاگرام بدون اتلاف وقت و آزمونوخطاست
-
محتوای سایت، ویدیوها، بنرها و تبلیغات همه یک صدا و یک نگاه دارن
نمونههای واقعی از برندهای ایرانی و خارجی
در این بخش، با چند برند معروف بینالمللی و ایرانی آشنا میشیم که آرکتایپ خودشون رو بهخوبی تعریف و اجرا کردن. این مثالها نشون میدن که شخصیت برند چطور میتونه در تمام لایههای ارتباطی دیده بشه.
🌍 برندهای بینالمللی
| برند | آرکتایپ | نشانههای شخصیتی در برند |
|---|---|---|
| Nike | قهرمان (Hero) | شعار "Just Do It"، داستانهای الهامبخش از ورزشکاران، سبک تصویری قدرتمند و پرتحرک |
| Apple | جادوگر (Magician) | نوآوری، طراحی متفاوت، تبلیغات مبتنی بر تحول و تخیل، ایجاد تجربهای فراتر از تکنولوژی |
| Dove | بیگناه / حامی (Innocent / Caregiver) | کمپینهایی درباره زیبایی واقعی، حمایت از زنان، تصویرسازی ساده و صادقانه |
| Harley-Davidson | یاغی (Outlaw) | لحن ساختارشکن، حس آزادی، جامعهی موتورسوارها، طراحی خشن و مردانه |
| IKEA | مرد معمولی (Everyman) | سادگی، قیمت مناسب، تمرکز بر خانواده و راحتی زندگی روزمره |
🇮🇷 نمونههایی از برندهای ایرانی (تحلیلی)
توجه: آرکتایپ برندها در ایران اغلب بهصورت رسمی تدوین نشده، اما با تحلیل رفتار، پیامها و طراحی آنها میشه به شخصیت برند پی برد.
| برند ایرانی | آرکتایپ (تحلیلی) | ویژگیها |
|---|---|---|
| دیجیکالا | دانا (Sage) + قهرمان (Hero) | اطلاعات کامل، بررسی تخصصی، حس پیشرو بودن در صنعت خرید آنلاین |
| اسنپ | قهرمان (Hero) | شعارهایی درباره آسانسازی زندگی، حل مشکل حملونقل، اپلیکیشنی که همهجا هست |
| کاله | حامی (Caregiver) | تمرکز روی کیفیت، سلامتی، حس مراقبت از خانواده |
| دیوار | مرد معمولی (Everyman) | صمیمیت، دسترسی همگانی، کاربردی برای همه اقشار جامعه |
📌 میبینی؟ برندهایی که بهدرستی شخصیت خودشون رو انتخاب و اجرا کردن، در ذهن مردم موندگار شدن — حتی اگر از رقیباشون گرونتر یا ناشناختهتر بودن.
چطور آرکتایپ برند خود را کشف کنیم؟
تا اینجا متوجه شدیم آرکتایپ برند چه کمکی به ما میکنه. اما سوال اینجاست: از کجا بدونیم برند ما چه شخصیتی داره؟
برای کشف آرکتایپ برند، باید ترکیبی از تحلیل درونی، بررسی بازار و شناخت مخاطب رو انجام بدیم. در ادامه، مراحل پیشنهادی کوپیدو رو بخونید:
۱. نگاهی به درون برند
-
برند شما چرا ایجاد شده؟
-
چه ارزشی به زندگی مردم اضافه میکنه؟
-
اگر برند شما یک انسان بود، چه شخصیتی داشت؟
-
بنیانگذاران برند چه نگاهی به دنیا دارن؟
🔎 این پاسخها کمک میکنن هستهی احساسی برند شما روشن بشه.
۲. بررسی مخاطبان هدف
-
مخاطب شما چه تیپ شخصیتی داره؟
-
از چه برندهایی خوشش میاد؟
-
با چه لحن یا تصویری ارتباط بهتری برقرار میکنه؟
-
چه نیاز روانی در او پررنگه؟ امنیت؟ ماجراجویی؟ تعلق؟ احترام؟
🎯 ابزارهایی مثل تست MBTI میتونن برای شناخت پرسونای مخاطب بهشدت کمککننده باشن.
۳. تحلیل رقبا
-
رقبای اصلی شما چه شخصیتی دارن؟
-
آیا شما باید شبیه به اونها باشید یا متفاوت؟
-
چه جایگاهی در بازار اشغال شده و چه جایگاهی هنوز خالیه؟
📌 این تحلیل ارتباط مستقیمی با استراتژی جایگاه برند شما داره.
۴. سنجش مدل فعلی برند
-
محتوای سایت، اینستاگرام، تبلیغات و محصول شما، در حال حاضر چه شخصیتی رو نشون میده؟
-
آیا این شخصیت با آنچه که میخواهید باشید، یکی هست؟
-
آیا تیم شما با شخصیت برند هماهنگه؟
۵. تصمیم نهایی با ابزار حرفهای
در کوپیدو، ما با استفاده از ابزارهای برندینگ، مدلهای روانشناسی و جلسههای مشترک با تیم برند، به تعریف دقیق آرکتایپ برند میرسیم.
نتیجه نهایی هم در برند بوک ثبت میشه و در تمام کانالها قابل پیادهسازی میشه — از پست اینستاگرام تا شعار تبلیغاتی.
۶. بعد از کشف آرکتایپ، چه کنیم؟
حالا که شخصیت برندتون مشخص شد، باید به کمک آن:
-
لحن و صدای برند رو تدوین کنید
-
طراحی هویت بصری هماهنگ با شخصیت انجام بدید
-
مسیر داستانگویی و کمپینهای برند رو بچینید
-
از تکنیکهای هدفمند برندینگ استفاده کنید (پیشنهاد: مقاله ۱۰ تکنیک محبوب برندینگ)
نتیجهگیری: برندها هم آدماند، اگر بخوان!
اگه برند شما مثل یه دوست وفادار، یه الهامبخش بزرگ، یا یه مربی دانا تو ذهن مخاطب بمونه، یعنی مسیر درستی رو رفتید.
آرکتایپ برند دقیقاً همون چیزیه که به برند شما "جان" میده؛
جانِ قابل لمس، قابل پیشبینی، قابل ارتباط.
در این مقاله یاد گرفتیم که:
-
آرکتایپ برند، شخصیت کهن و ناخودآگاهیه که مخاطب رو بدون فکر زیاد، متقاعد میکنه
-
۱۲ آرکتایپ اصلی وجود داره که هر کدوم با یک نیاز انسانی گره خوردهن
-
انتخاب درست آرکتایپ کمک میکنه به تقویت جایگاه برند، طراحی هویت بصری بهتر، و تدوین برند بوک حرفهای
-
اشتباهاتی مثل تقلید از رقبا یا بیتوجهی به مخاطب میتونه شخصیت برند رو تحریف کنه
-
کشف آرکتایپ، نیازمند تحلیل دقیق درون برند، مخاطب، رقبا و استفاده از ابزارهایی مثل تست MBTI و مدلهای روانشناختیه
-
برای تثبیت شخصیت برند، باید از برند بوک و طراحی هویت بصری کمک گرفت و از تکنیکهای برندینگ بهره برد
🚀 اگر برند شما هنوز زنده نشده، وقتشه بیدارش کنیم!
ما در کوپیدو تخصص داریم در کشف، طراحی و اجرای شخصیت برندها — از صفر تا صد.
📌 اگه میخواید:
-
شخصیت برندتون واقعی، ماندگار و قابلتشخیص باشه
-
همه اعضای تیم، یک صدا و یک لحن داشته باشن
-
کمپینهاتون از دنیای تکراری برندها فراتر بره
📞 همین حالا با ما تماس بگیرید و جلسه مشاوره برند خودتون رو رزرو کنید.
دیدگاه ها