در دنیای رقابتی کسبوکار امروز، برندها برای بقای خود باید قادر باشند ارتباطی مؤثر با مشتریان خود برقرار کنند و آنها را در مراحل مختلف تصمیمگیری هدایت نمایند. این فرآیند از آگاهی برند آغاز میشود و به وفاداری برند ختم میشود. هر یک از این مراحل در سلسله مراتب برند اهمیت خاص خود را دارد و به برندها کمک میکند تا نه تنها مشتریان جدید جذب کنند، بلکه مشتریان خود را نیز حفظ کنند.
بر اساس تحقیقات شرکت Nielsen، حدود 59% از مصرفکنندگان بیشتر تمایل دارند از برندهایی خرید کنند که قبلاً از آنها شنیدهاند و این آمار نشان میدهد که ایجاد آگاهی از برند اولین گام حیاتی برای موفقیت در بازار است. این مسئله به برندها کمک میکند تا در ذهن مصرفکنندگان قرار گیرند و در مرحله بعدی، اعتماد آنها را جلب کنند.
در این مقاله، به بررسی مراحل مختلف سلسله مراتب برند و تأثیرات آنها بر موفقیت کسبوکارها خواهیم پرداخت. بهطور کلی، سلسله مراتب برند شامل پنج مرحله اصلی است: آگاهی برند، دانش برند، تصویر برند، تجربه برند و وفاداری برند. هر کدام از این مراحل نقشی حیاتی در شکلگیری روابط پایدار با مشتریان دارند.
آنچه در این مقاله میخوانید
مفهوم سلسله مراتب برند (Brand Hierarchy Concept)
سلسله مراتب برند، مدلی استراتژیک است که به طور تدریجی فرآیند شکلگیری و رشد یک برند را از آگاهی اولیه تا ایجاد وفاداری برند نشان میدهد. این مدل به برندها کمک میکند تا درک دقیقی از مراحل مختلف ارتباط با مشتریان داشته باشند و از هر مرحله بهطور بهینه استفاده کنند.
طبق گزارشهای "Brand Finance"، شرکتهایی که موفق به توسعه سلسله مراتب برند خود و عبور از مراحل مختلف آن میشوند، به طور متوسط رشد درآمدی 23% بیشتری نسبت به رقبای خود تجربه میکنند. این امر نشان میدهد که برای هر برند، درک و پیادهسازی مؤثر مراحل سلسله مراتب برند میتواند تفاوت بزرگی در موفقیت مالی و پایگاه مشتریان ایجاد کند.
برای مطالع بیشتر: اصول فروش

مراحل مختلف سلسله مراتب برند به شرح زیر هستند:
-
آگاهی برند – اولین گام که در آن برند توسط مشتریان شناخته میشود.
-
دانش برند – اطلاعاتی که مشتریان از برند کسب میکنند و بر تصمیمات خرید آنها تأثیر میگذارد.
-
تصویر برند – نحوهای که مشتریان برند را در ذهن خود میسازند.
-
تجربه برند – تعاملات مستقیم و غیرمستقیم مشتریان با برند که بر رفتار و احساسات آنها تأثیر میگذارد.
-
وفاداری برند – مرحلهای که در آن مشتریان به برند وفادار میمانند و به مشتریان دائم تبدیل میشوند.
برای هر برند، عبور موفق از هر یک از این مراحل نهتنها به معنای موفقیت در جذب مشتریان است، بلکه به برند کمک میکند تا یک ارتباط مستدام و ارزشمند با آنها برقرار کند. به همین دلیل، درک دقیق این مراحل و استراتژیهای مربوط به هر کدام، برای هر برند ضروری است تا در بازار رقابتی باقی بماند.
به عنوان مثال، برندهایی مانند "Apple" و "Coca-Cola" توانستهاند با ایجاد یک سلسله مراتب برند قوی، خود را به یکی از برندهای برتر جهانی تبدیل کنند. آنها از آگاهی برند بالا به وفاداری برند دست یافتهاند و در این مسیر، مشتریان وفادار به یکی از داراییهای اصلی آنها تبدیل شدهاند.
برای مطالع بیشتر: چگونه برند سازی کنیم
آگاهی برند (Brand Awareness)
آگاهی برند اولین و مهمترین مرحله در مسیر برندسازی است که باعث میشود نام یک برند در ذهن مشتریان ماندگار شود و بر تصمیمات خرید آنها تأثیر بگذارد.
تعریف آگاهی برند (Definition of Brand Awareness)
آگاهی برند به میزان شناخت و یادآوری یک برند توسط مصرفکنندگان گفته میشود. این اولین مرحله از سلسله مراتب برند است که در آن مصرفکنندگان میآموزند برند شما وجود دارد و میتوانند آن را شناسایی کنند. بر اساس تحقیقی که توسط Nielsen در سال 2020 منتشر شد، 59% از مصرفکنندگان اعلام کردند که تمایل بیشتری به خرید محصولات از برندهایی دارند که قبلاً از آنها شنیدهاند یا با آنها آشنا هستند. این نشان میدهد که آگاهی برند به عنوان گام اول در مسیر جذب مشتری و ایجاد ارتباط با آنها، نقشی حیاتی ایفا میکند.
اهمیت آگاهی برند برای کسب و کارها
آگاهی برند اولین گام در جلب توجه مشتریان است. بدون آگاهی برند، هیچچیز دیگری در مراحل بعدی سلسله مراتب برند نمیتواند شکل گیرد. برندهایی که سطح بالایی از آگاهی برند دارند، بیشتر در ذهن مشتریان باقی میمانند و شانس بیشتری برای انتخاب در هنگام خرید خواهند داشت. تحقیقات نشان میدهد که برندهایی که در سطح آگاهی بالا قرار دارند، 30% بیشتر احتمال دارند که در تصمیمات خرید مشتریان انتخاب شوند. بهویژه در بازارهایی که رقابت شدید است، برندهایی که آگاهی بالاتری دارند، میتوانند از مزیت انتخاب اول بودن بهرهمند شوند.
برای مطالع بیشتر: داشتن برند بوک چه مزایایی دارد
دانش برند (Brand Knowledge)
چگونه دانش برند بر تصمیم گیری مشتریان تأثیر می گذارد؟
دانش برند شامل اطلاعات و تجربیاتی است که مصرفکنندگان در رابطه با برند کسب میکنند. این دانش بر تصمیمگیری مشتریان تأثیر زیادی دارد، زیرا مشتریان بر اساس اطلاعاتی که دارند، میتوانند تصمیم بگیرند که آیا برند شما را انتخاب کنند یا نه. به عنوان مثال، تحقیقی از دانشگاه کالیفرنیا نشان داده است که مشتریانی که آگاهی دقیقی از مزایای خاص یک برند دارند، 40% بیشتر از سایرین به خرید از آن برند تمایل دارند. بنابراین، فراهم آوردن اطلاعات مفید و شفاف از ویژگیها و مزایای محصولات یا خدمات برند میتواند بر رفتار خرید مشتریان تأثیر مستقیم بگذارد.
ارتباط بین دانش برند و اعتماد مشتریان
هرچه دانش مشتریان از برند بیشتر باشد، اعتماد آنها نیز به برند افزایش مییابد. برندهایی که اطلاعات دقیق و شفافی در اختیار مشتریان قرار میدهند، روابط بهتری با آنها برقرار میکنند و اعتبار برند خود را تقویت میکنند. اعتماد مشتریان به برند میتواند به وفاداری و تکرار خرید منجر شود. بر اساس مطالعهای از "Journal of Marketing" در سال 2021، 75% از مشتریانی که به برند خود اعتماد دارند، تمایل بیشتری به خرید مجدد از آن برند و توصیه آن به دیگران دارند. بنابراین، برندهایی که اطلاعات مورد نیاز مشتریان خود را بهطور شفاف و مؤثر در اختیارشان قرار میدهند، نه تنها اعتماد بیشتری جلب میکنند بلکه فرصتی برای ساخت ارتباطی بلندمدت با مشتریان فراهم میآورند.
این ارتباط میان دانش برند و اعتماد مشتریان نشان میدهد که اطلاعرسانی صحیح و به موقع میتواند بر تصمیمگیری مشتریان تاثیرگذار باشد و به ساخت یک رابطه پایدار و موفق کمک کند.
برای مطالع بیشتر: چگونه برند سازی کنیم
تصویر برند (Brand Image)
عوامل مؤثر در شکل گیری تصویر برند
تصویر برند نحوهای است که مصرفکنندگان برند شما را در ذهن خود تصور میکنند. این تصویر میتواند تحت تأثیر عواملی متعدد قرار گیرد که شامل طراحی لوگو، تبلیغات، کیفیت محصول و حتی تجربه مشتریان از تعاملات با برند میشود. به عنوان مثال، مطالعات نشان میدهد که طراحی لوگو با هویت برند ارتباط مستقیم دارد و میتواند احساسات و تصاویر خاصی را در ذهن مشتریان ایجاد کند. در تحقیقی که توسط Journal of Brand Management در سال 2019 منتشر شد، 65% از مشتریان اعتراف کردند که تصویری که از برند دارند، تأثیر زیادی بر تصمیمگیری خریدشان میگذارد.
همچنین کیفیت محصول و خدمات، درک مشتریان از برند را شکل میدهد. برندهایی که به کیفیت پایبند هستند، میتوانند تصویری مثبت و قابل اعتماد از خود بسازند. به علاوه، تجربه مشتریان از تعاملات با برند نیز نقشی مهم در شکلگیری تصویر برند ایفا میکند. اگر مشتریان تجربه مثبتی از خرید یا استفاده از محصولات برند داشته باشند، تصویر برند در ذهن آنها تقویت میشود. در مقابل، اگر مشتریان با مشکلاتی مانند خدمات ضعیف یا محصولات معیوب مواجه شوند، تصویر برند تحت تأثیر منفی قرار خواهد گرفت.
نقش تبلیغات در تصویر برند
تبلیغات یکی از ابزارهای کلیدی برای شکلگیری تصویر برند است. از طریق تبلیغات، برند میتواند پیامهای خود را به طور گسترده منتقل کرده و تصویری مثبت از خود در ذهن مصرفکنندگان ایجاد کند. تبلیغات به برند این امکان را میدهد که ویژگیها، مزایا و ارزشهای برند خود را به شکلی جذاب و تاثیرگذار به مشتریان منتقل کند. برندهایی که از تبلیغات خلاقانه و مناسب استفاده میکنند، قادرند تصویری شفاف و جذاب از خود بسازند.
برای مثال، برندهایی مانند Nike و Coca-Cola توانستهاند از تبلیغات نه تنها برای معرفی محصولات خود، بلکه برای انتقال احساسات و ارزشهای برند استفاده کنند. تحقیقات نشان میدهد که تبلیغات که با هدفگذاری صحیح و استراتژیهای خلاقانه صورت میگیرد، میتواند در درازمدت تصویری پایدار و مثبت از برند در ذهن مشتریان ایجاد کند. بر اساس گزارش Statista در سال 2020، برندهای معروف که تبلیغات مؤثر داشتند، 27% بیشتر از برندهای کمتر شناخته شده موفق به جذب مشتریان جدید شدند.
در نتیجه، تبلیغات تنها برای اطلاعرسانی درباره ویژگیهای محصولات یا خدمات نیست، بلکه یک ابزار قدرتمند برای ساخت و تقویت تصویر برند است که میتواند در ذهن مصرفکنندگان جایگاه ویژهای ایجاد کند.
برای مطالع بیشتر: داشتن برند بوک چه مزایایی دارد
تجربه برند (Brand Experience)
تاثیر تجربه برند بر رفتار مصرف کنندگان (The Impact of Brand Experience on Consumer Behavior)
تجربه برند یکی از مؤلفههای مهم در سلسله مراتب برند است که تأثیر زیادی بر رفتار مصرفکنندگان دارد. تجربه برند به مجموع تمام تعاملات مصرفکنندگان با برند اشاره دارد، از خرید محصول گرفته تا استفاده از خدمات پس از فروش. تجربه مثبت از برند میتواند به طور قابل توجهی رفتار مصرفکنندگان را تحت تاثیر قرار دهد، زیرا مصرفکنندگان معمولاً به برندهایی که تجربه خوبی از آنها داشتهاند، باز میگردند و ممکن است دوباره از آنها خرید کنند.
در واقع، یک تجربه برند خوب میتواند به افزایش خریدهای مکرر منجر شود و همچنین مصرفکنندگان را ترغیب کند تا برند را به دیگران توصیه کنند. طبق گزارش Journal of Marketing Research در سال 2021، 72% از مصرفکنندگان اعلام کردهاند که اگر تجربه مثبتی از برند داشته باشند، به احتمال زیاد آن برند را به دوستان و خانواده توصیه میکنند.
این تأثیر مستقیم تجربه برند بر رفتار مصرفکنندگان نشان میدهد که تجربه خوب میتواند به معنای افزایش فروش و وفاداری مشتریان باشد. به همین دلیل برندها باید تمامی جنبههای تعاملات مشتریان خود را به دقت مدیریت کنند و به آنها تجربهای شایسته ارائه دهند.

برندهای موفق با تجربه مشتری قوی
برندهایی که توانستهاند تجربه مشتری قوی ایجاد کنند، معمولاً در بازار رقابتی ماندگارتر هستند و مزیت رقابتی بیشتری دارند. این برندها نهتنها رضایت مشتریان خود را جلب میکنند، بلکه آنها را به وفاداری و تبلیغ برای برند ترغیب میکنند. برندهای موفق در این زمینه معمولاً درک دقیقی از نیازهای مشتریان خود دارند و تجربهای سازگار و شخصیشده ارائه میدهند که به افزایش رضایت و وفاداری منجر میشود.
برای مثال، برندهایی مانند Apple و Amazon توانستهاند تجربه مشتری بینظیری ایجاد کنند که نه تنها به جذب مشتریان جدید کمک کرده، بلکه مشتریان قدیمی را به وفاداری بلندمدت ترغیب کرده است. طبق گزارش Forbes در سال 2022، 73% از مشتریان که تجربه خرید رضایتبخشی از Amazon داشتند، در آینده نیز به احتمال زیاد از این برند خرید خواهند کرد.
این تجربهها از طریق خدمات استثنایی، نوآوریهای تکنولوژیک، و شخصیسازی خدمات به دست آمدهاند و تأکید بر این نکته دارند که برندهایی که تجربه برند را جدی میگیرند، شانس بیشتری برای موفقیت و ادامه رشد در بازار دارند.
برای مطالع بیشتر: اصول فروش
وفاداری برند (Brand Loyalty)
نحوه ایجاد وفاداری برند در بازار رقابتی
وفاداری برند در دنیای رقابتی امروز به یک مزیت رقابتی حیاتی تبدیل شده است. در بازاری که برندها با یکدیگر رقابت میکنند و مصرفکنندگان گزینههای متعدد دارند، ایجاد وفاداری مشتریان میتواند تفاوتی بزرگ در موفقیت برندها ایجاد کند. برای ایجاد وفاداری برند، برندها باید مجموعهای از استراتژیها را اجرا کنند که مشتریان را به بازگشت و خرید مجدد تشویق کند.
اولین قدم در ایجاد وفاداری، ارائه تجربهای بینظیر و مثبت است. برندهایی که تجربه مشتری را در اولویت قرار میدهند و به نیازهای مشتریان خود پاسخ میدهند، احتمالاً موفق خواهند بود. این تجربه شامل تمام تعاملات مشتری با برند از خرید تا خدمات پس از فروش است. به عنوان مثال، برنامههای وفاداری که مزایای ویژهای برای مشتریان فراهم میآورد، میتواند یک عامل موثر در ایجاد ارتباط مستمر با مشتریان باشد. این برنامهها، مانند تخفیفها، جوایز ویژه و پاداشهای مکرر، احساس ارزشمندی را در مشتریان ایجاد میکند.
تحقیقات نشان میدهد که ایجاد ارتباط مستمر با مشتریان از طریق کانالهای مختلف مانند ایمیل، پیامک و رسانههای اجتماعی، میتواند به وفاداری برند کمک کند. برندهایی که به طور مداوم با مشتریان خود در ارتباط هستند و آنها را از جدیدترین محصولات و خدمات خود مطلع میکنند، شانس بیشتری برای حفظ مشتریان وفادار دارند. طبق گزارشی از Harvard Business Review در سال 2021، برندهایی که از استراتژیهای شخصیسازی شده استفاده میکنند، توانستهاند نرخ وفاداری مشتریان خود را تا 45% افزایش دهند.
مزایای وفاداری برند برای کسب و کارها
وفاداری برند برای کسبوکارها مزایای فراوانی به همراه دارد. یکی از بزرگترین مزایای آن این است که کسبوکارها میتوانند مشتریان ثابت و دائمی داشته باشند. مشتریانی که از برند شما راضی هستند و وفادار به آن میمانند، کمتر احتمال دارد که به رقبا روی آورند. علاوه بر این، این مشتریان نه تنها خود خرید میکنند، بلکه برند شما را به دیگران نیز معرفی میکنند. این امر باعث میشود که برند شما به طور طبیعی از طریق ارجاعهای مثبت رشد کند.
این وفاداری میتواند در کاهش هزینههای بازاریابی نیز نقش زیادی داشته باشد. وقتی مشتریان به برند شما وفادار میمانند، نیاز به تبلیغات زیاد یا هزینههای بالای جذب مشتری جدید کاهش مییابد. در حقیقت، طبق گزارش Bain & Company در سال 2022، افزایش وفاداری مشتریان میتواند هزینههای بازاریابی را تا 20% کاهش دهد و سهم بازار را افزایش دهد.
همچنین، برندهایی که وفاداری مشتریان را ایجاد میکنند، معمولا از نوسانات بازار کمتر متاثر میشوند. در شرایط اقتصادی دشوار یا رقابت شدید، این مشتریان وفادار همچنان به برند شما وفادار خواهند ماند و از آن حمایت خواهند کرد، که این امر موجب ثبات بیشتر در درآمد و رشد پایدار کسبوکار میشود.
برای مطالع بیشتر: چگونه برند سازی کنیم
ارتباطات برند (Brand Communication)
استراتژی های ارتباط برند با مخاطبان
ارتباط مؤثر با مخاطبان یکی از ارکان اصلی موفقیت هر برند است. این ارتباط باید به گونهای باشد که بتواند آگاهی، تصویر مثبت و وفاداری برند را در ذهن مخاطبان ایجاد کند. برای تحقق این هدف، برندها باید استراتژیهای ارتباطی دقیق و متناسب با نیازها و ترجیحات مخاطبان خود طراحی کنند. این استراتژیها باید از طریق تحلیل دادهها و شواهد بازار به روز شوند و انعطافپذیری کافی برای تغییرات سریع در رفتار مصرفکنندگان را داشته باشند.
استراتژیهای ارتباط برند معمولاً شامل عناصر زیر هستند:
-
پیامهای برند: پیامهای برند باید روشن، جذاب و مرتبط با ارزشها و مزایای برند باشند. این پیامها باید بهگونهای طراحی شوند که مخاطب احساس کند برند به نیازهای او پاسخ میدهد.
-
کانالهای ارتباطی: انتخاب کانالهای مناسب برای ارتباط با مخاطبان از اهمیت ویژهای برخوردار است. برندها باید از ترکیب کانالهای آنلاین و آفلاین استفاده کنند تا پیامهای خود را به گستردهترین مخاطبان منتقل کنند.
-
شخصیسازی ارتباطات: ارتباطات شخصیسازیشده میتوانند تأثیر زیادی در جلب توجه مخاطب و ایجاد احساس تعلق به برند داشته باشند. استفاده از دادههای مصرفکننده برای ارسال پیامهای مناسب و در زمان مناسب میتواند میزان تعامل مخاطبان با برند را افزایش دهد.
طبق گزارشی از McKinsey & Company در سال 2021، برندهایی که استراتژیهای ارتباطی شخصیسازیشده را پیادهسازی میکنند، قادر به افزایش نرخ تبدیل مشتریان جدید تا 30% بودهاند.

رسانه های اجتماعی و ارتباطات برند
رسانههای اجتماعی به یکی از ابزارهای کلیدی برای ارتباط برندها با مشتریان تبدیل شدهاند. این پلتفرمها به برندها این امکان را میدهند که بهطور مستقیم با مخاطبان خود در ارتباط باشند و پیامهای برند را در زمان واقعی منتقل کنند. رسانههای اجتماعی نه تنها فرصتهای بیپایانی برای تبلیغات و ارتباطات برند فراهم میآورند، بلکه به برندها کمک میکنند تا بازخوردهای فوری و واکنشهای مصرفکنندگان را دریافت کنند.
از جمله مزایای رسانههای اجتماعی در ارتباطات برند میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
-
تعامل مستقیم با مخاطبان: برندها میتوانند با استفاده از پلتفرمهای اجتماعی نظیر اینستاگرام، فیسبوک، توییتر و لینکدین با مخاطبان خود در تعامل باشند و به سؤالات آنها پاسخ دهند یا نظراتشان را دریافت کنند. این امر موجب میشود تا برندها رابطهای نزدیکتر و صمیمیتر با مشتریان خود برقرار کنند.
-
رساندن پیام برند به گستردهترین مخاطبان: رسانههای اجتماعی قادرند پیامهای برند را در کمترین زمان به میلیونها نفر از مخاطبان جهانی منتقل کنند. این کانالها برای برندها ابزار مناسبی برای افزایش آگاهی برند و جذب مخاطبان جدید هستند.
-
تبلیغات هدفمند: برندها میتوانند با استفاده از ابزارهای تبلیغاتی موجود در رسانههای اجتماعی، تبلیغات خود را به گروههای خاصی از مخاطبان هدف منتقل کنند. این نوع تبلیغات نسبت به تبلیغات عمومی کارایی بالاتری دارند و میتوانند بازده بیشتری در مقایسه با روشهای سنتی داشته باشند.
طبق گزارشی از Sprout Social در سال 2022، 70% از مصرفکنندگان گفتهاند که از طریق رسانههای اجتماعی با برندها آشنا شدهاند و 60% از آنها ترجیح میدهند از برندهایی خرید کنند که بهطور فعال در رسانههای اجتماعی حضور دارند.
با توجه به این روند، رسانههای اجتماعی نه تنها نقش حیاتی در ایجاد ارتباط با مخاطبان دارند، بلکه میتوانند به برندها کمک کنند تا در دنیای رقابتی امروز بهتر دیده شوند و ارتباطی قویتر با مشتریان خود برقرار کنند.
برای مطالع بیشتر: چگونه برند سازی کنیم
بعد معنوی برند (Brand Spirituality)
تأثیر بعد معنوی برند بر مشتریان
بعد معنوی برند به توانایی برند در ایجاد ارتباطی عاطفی و معنوی با مشتریان اشاره دارد. این ارتباط فراتر از ویژگیهای فیزیکی یا عملکردی محصولات و خدمات است و به عواملی مانند ارزشها، باورها و فلسفه برند ارتباط دارد. برندهایی که ابعاد معنوی را در استراتژیهای خود ادغام میکنند، قادرند پیوندی عمیقتر با مخاطبان خود برقرار کنند که میتواند وفاداری مشتریان را افزایش دهد و احساس تعلق به برند را تقویت کند.
در دنیای امروز، مصرفکنندگان بهطور فزایندهای به دنبال برندهایی هستند که نه تنها محصولات با کیفیت ارائه میدهند، بلکه ارزشهای انسانی و اخلاقی نیز دارند. برندهایی که از این جنبه معنوی بهره میبرند، میتوانند جذب مشتریانی کنند که به دنبال معنا و هدفی فراتر از خرید صرف هستند. این نوع برندها میتوانند حس همدلی و ارتباطات انسانی را در تعاملات خود با مشتریان ایجاد کنند و در نتیجه تجربهای متفاوت و مثبت به آنها ارائه دهند.
تحقیقات نشان میدهند که برندهایی که یک بعد معنوی قوی دارند، قادرند پیوندهایی ماندگار با مشتریان ایجاد کنند. طبق گزارشی از Harvard Business Review، برندهایی که پیامهای معنوی و انسانی ارسال میکنند، 25% بیشتر از برندهای فاقد چنین ویژگیهایی در جذب مشتریان جدید موفق بودهاند.
چگونه بعد معنوی برند به ایجاد هویت برند کمک میکند؟
بعد معنوی برند میتواند نقشی اساسی در ایجاد هویت برند ایفا کند. این بعد به برند کمک میکند تا نه تنها بر اساس ویژگیهای فیزیکی و کاربردی محصولات، بلکه از طریق ارزشهای عاطفی و معنوی خود نیز شناخته شود. وقتی برند یک فلسفه خاص یا ماموریت معنوی برای خود تعریف میکند، این موضوع میتواند تصویری قوی و منحصر به فرد در ذهن مشتریان ایجاد کند.
برای مثال، برندهایی مانند Patagonia و TOMS از بعد معنوی برند بهره میبرند و بر ارزشهایی چون حفاظت از محیط زیست و مسئولیت اجتماعی تأکید دارند. این برندها نه تنها محصولات باکیفیتی ارائه میدهند، بلکه مصرفکنندگان خود را به مشارکت در اهداف بزرگتری دعوت میکنند. این نوع هویت برند باعث میشود که مشتریان احساس کنند بخشی از یک جامعه بزرگتر هستند و نه تنها برای خرید محصول، بلکه برای پشتیبانی از یک علت یا مأموریت بزرگتر اقدام میکنند.
براساس مطالعات انجام شده در Journal of Brand Management، برندهایی که ارزشهای معنوی را در هویت خود میگنجانند، قادرند وفاداری بیشتری از جانب مشتریان خود جذب کنند. این برندها همچنین به طور مؤثری تمایز خود را از رقبا نشان میدهند و در ذهن مخاطبان ماندگارتر میشوند. به عبارت دیگر، بعد معنوی میتواند به برند کمک کند تا تصویری متمایز و عمیقتر در بازار ایجاد کند که نه تنها باعث جذب مشتریان جدید میشود، بلکه آنها را به تکرار خرید و توصیه برند به دیگران ترغیب میکند.
در مجموع، بعد معنوی برند میتواند به برندها کمک کند تا ارتباطی پایدار و عمیق با مشتریان برقرار کنند و هویتی منحصر به فرد بسازند که فراتر از ویژگیهای فیزیکی و عملکردی محصولات باشد.
رابطه بین اجزای سلسله مراتب برند
آگاهی برند، تصویر برند، تجربه برند و وفاداری برند همه اجزای متصل و بههمپیوسته سلسله مراتب برند هستند. هر یک از این اجزا نقش خاص خود را دارند و بهطور مستقیم بر یکدیگر تأثیر میگذارند. آگاهی برند نخستین مرحله است که مشتریان را با برند آشنا میکند، سپس تصویر برند و تجربه برند میآید که در واقع بر اساس آنها مشتریان احساسات و تصورات خود را درباره برند شکل میدهند. در نهایت، وفاداری برند نتیجه این فرآیند است که مشتریان به یک برند اعتماد کرده و برای خریدهای بعدی به آن باز میگردند.

این اجزا به هم پیوسته باعث میشوند که برندها بتوانند در ذهن مشتریان خود تأثیرگذار باشند و رابطهای مستحکم و بلندمدت با آنها برقرار کنند. به عبارت دیگر، هیچ یک از این مراحل به تنهایی نمیتواند به موفقیت برند منتهی شود؛ بلکه باید بهطور هماهنگ با یکدیگر عمل کنند تا از یک برند تصویر جامع و مثبت ایجاد شود. برای مثال، افزایش آگاهی برند میتواند تصویر برند را تقویت کند، و تجربه مثبت برند میتواند منجر به افزایش وفاداری شود.
آینده سلسله مراتب برند و تحولات آن در عصر دیجیتال
با گسترش دنیای دیجیتال و تغییرات سریع در تکنولوژی و رفتار مصرفکنندگان، سلسله مراتب برندها در حال تحول است. رسانههای اجتماعی و تبلیغات دیجیتال به ابزاری اساسی برای برندها تبدیل شدهاند تا ارتباطات خود را با مشتریان تقویت کنند. اکنون برندها دیگر تنها از طریق کانالهای سنتی مانند تلویزیون و رادیو پیامهای خود را منتقل نمیکنند، بلکه آنها از پلتفرمهای آنلاین برای تعامل مستقیم با مشتریان استفاده میکنند.
این تحولات در دنیای دیجیتال باعث میشود که برندها بهطور پیوسته در حال تغییر و بهروزرسانی استراتژیهای خود باشند. علاوه بر این، اطلاعات و دادههای جدید که از تعاملات آنلاین به دست میآید، به برندها کمک میکند تا درک بهتری از نیازها و ترجیحات مشتریان داشته باشند و تجربهای شخصیسازیشده به آنها ارائه دهند. در نتیجه، مشتریان نه تنها برند را بهخاطر محصولات یا خدمات آن میشناسند، بلکه بهدلیل تجربه دیجیتال و تعاملات آنلاین خود با آن برند به آن وفادار میشوند.
با افزایش اهمیت رسانههای اجتماعی، برندها باید استراتژیهای خود را برای مدیریت ارتباطات و تجربه برند در این فضاها بهطور مداوم بهروز کنند. برندهایی که قادرند از این فضاها بهطور مؤثر استفاده کنند، میتوانند در بازار رقابتی امروز موفقتر عمل کنند.
برای مطالع بیشتر: چگونه برند سازی کنیم
جمع بندی مقاله سلسله مراتب برند
سلسله مراتب برند یک فرآیند پیچیده و چندمرحلهای است که هر یک از مراحل آن تأثیر قابل توجهی بر موفقیت برند دارند. از آگاهی برند که نخستین گام در جذب توجه مشتریان است، تا وفاداری برند که به ایجاد رابطه بلندمدت با مشتریان کمک میکند، هر مرحله نیازمند توجه و استراتژیهای خاص خود است. برندهایی که قادرند این مراحل را بهطور مؤثر مدیریت کنند، نهتنها میتوانند مشتریان جدید جذب کنند، بلکه میتوانند وفاداری آنها را نیز حفظ کرده و در دنیای رقابتی امروز جایگاه خود را تثبیت کنند.
در دنیای دیجیتال امروز، برندها باید همگام با تغییرات تکنولوژیکی و رفتار مصرفکنندگان، استراتژیهای خود را بهروز کنند و از ابزارهای جدیدی مانند رسانههای اجتماعی و تبلیغات دیجیتال بهرهبرداری کنند. این تغییرات میتواند به برندها کمک کند تا ارتباطات موثر با مشتریان برقرار کنند و تجربه برند را به شکلی نوین ارائه دهند. بهطور کلی، برندهایی که این تغییرات را درک کرده و از آنها بهرهبرداری میکنند، به احتمال زیاد در آینده موفق خواهند بود و جایگاه مستحکمی در بازار خواهند داشت.
دیدگاه ها